
جنبش آزادی خواهی ملت ایران در حال بازنگری دسیسه هایست که با نام و رنگهای مختلف سعی دارند حرکت واقعی او را به انحراف بکشندمردم ؛سبزینه نگرها راعامل رنگ و ریا می دانند که از ابتدا مایه تفرقه و جدایی ملت و تحکیم وحدت در عناصر رژیم بودند ...اما بهتر است بدانند ملت ایران برای حرکت واقعی خود هیچگونه رنگ و ریایی را نخواهد پذیرفت و از سیاه تا سبز را منتفی و ضد ایرانی می داندو دقیقا به این موضوع واقف است که انقلابات سبز ساخته و پرداخته کدام نظریه پردازان و تئوریسینهای مزدور است و هدف از برگزیدن رنگ سبز یا سیاه انحراف بوده و بس .. آنها کمون حرکتی را در جامعه ایران درک کردند و قبل از آغاز فریب سبز سعی بر آگاهی بیشتر داشته و دارند … در واقع ملت ایران این واقعیت را دریافته اند که هر آنچه از حاکمیت آغاز شده باشد حرکتی انحرافیست . و به تجربه دیده اند که چگونه حکومت آخوندی دولتهای زایشی را برای انحراف کشیدن افکار آنها با نامهای سازندگی ؛ اصلاحات ؛ اصولگرا و این اواخر سبز موسوی که مجموعه ای از اصلاحات و اصولگرایی را در شکم خود آبستن بود به اجرا گذاشته است … ملت ایران با یک دیده واقع بین می داند که سناریوهای آنان دوام چندانی ندارد به همین جهت پیش بینی می شود … حرکت واقعی ملت ایران فارغ ازرنگ وریاباشد آنان که درتلاشند سبزرا نماد ایرانی بودن و یا نماد دمکراسی خواهی معرفی کنند سخت در اشتباهند.موج واقعی ملت ایران که بی رنگ و ریاست و تعلق به رنگ را بر خود ننگ می داند در راه است و عنقریب بر همه ی آنان که مدتها ایران را چپاول کرده اندطغیان خواهد کرد در یک روز و در یک آن بساط تحجر و اسلام طالبانی را که مملو از خشونت است و توسط قائد اعظم مفسد کبیر خمینی ملعون پایه گذاری شد بر خواهد کند خمینی دجال در ابتدا احساسات انسانی را مهر باطل زد و از فتوای قتل تا فرمان ادامه جنگ را همه و همه در چنته داشت او نویسندگان را محکوم به مرگ و ملت ایران را لایق کشته شدن در میدان هیچ بر علیه پوچ می دانست .. اگر طالبان فرصت ظهور پیدا کرد مدیون خمینی بود. خمینی احساسات رقیق ایرانی ها را در سیطره خشونت طلبی به مرز نسیان کشاند و از طفلان چهارده ساله افراد خود انتحاری ساخت و اینچنین بود که در جهان ؛ اسلام را به حد و مرز بالاترین خشونتهای بی سابقه کشاند و این دین را در ذهن و افکار جهان غیر قابل قبول تصویر نمود و در ادامه حتی انسانهای مسلمانی که انسانیت را تا قبل از آن پیشه خود ساخته بودند از این دین متنفر کرد در واقع بیشترین عداوت نسبت به اسلام از طرف خمینی و اصحاب و انصارش اعمال شد اما کاملا موجه و با یک نقش حمایتی ؛ سعی داشتند خود را حامی و ناجی اسلام نشان دهند.. این مورد ؛ تحقیقا مورد قبول و پذیرش اکثریت مسلمانان جهان است و بارها متفکران و اندیشمندان کشورهای اسلامی در مقالات و کتابهای خود به تفصیل درباره آن سخن گفته اند … ولی در ایران به جهت ترویج و نهادینه شدن فرهنگ خشونت که توسط همین قائد اعظم انجام گرفته است؛ بیشتر اندیشمندان از بازگو کردن آن واهمه دارند و در سایه ای از ترس سعی بر آن دارند که در نوشته ها و گفته هایشان عامل واقعی خشونت را به عوامل کوچکتر و ضعیفتر نسبت دهند . به همین جهت تا هنگامی که نطفه اصلی (عامل اصلی همه ی بدبختیها وآسیبهای اجتماعی بغرنج ) را به مردم معرفی نکنیم نخواهیم توانست ریشه ی تحجر ( فرهنگ مهدویت ؛فرهنگ شهادت ؛چاه جمکران و از این دست خرافات )که مدتها توسط چپاولگران(رفسنجانی ؛خامنه ای ؛خاتمی روباه صفت؛احمدی نژاد و تمامی اصحاب و انصار مال مردم خورشان ) برای فریب مورد بهره برداری قرار می گرفت بخشکانیم …. و چه به جاست که احمدی نژاد ؛موسوی و …را نسبت به قائد اعظم خمینی ملعون با این بیت تشبیه کنیم که :
خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج
………………………………………………………………………………………….
ما ؛ آخوندها را دست پرورده نظام شاهنشاهی می دانیم و معتقدیم شاه و شیخ در راستای تحجر و چپاول ایران به یک اندازه ملت ستمدیده را مورد ظلم قرار داده اند به همین دلیل انجمن شاهنشاهی و انجمن آخوندی و حتی کسانیکه سنگ حکومت سکولار را به سینه می زنند ولی باشنیدن نام خمینی ملعون خود را پاره و جر می زنند از دیدگاه ما یکی هستند و در لباسها و نقابهای مختلف در یک جهت پیش می روند …بهتراست بگوییم شاه و شیخ و روشنفکر نماهای خود فریب اینبار اندر خم یک کوچه اند چرا که ملت ایران خیلی از آنها جلوترند و همه چیز را می دانند .. حتی اگر صدها خاتمی روباه صفت دیگر هم بیاورند محال است بتوانند ملت ایران را بفریبند … سبز و غیر سبز ارزانی عمه شان باد … ما تعلق به رنگ و ریا را بر خود ننگ می دانیم چرا که دستان پنهان برای تحمیل رنگ را به وضوح می شناسیم .. لعنت خدا بر این قوم لوط ( از خامنه ای دجال گرفته تا رفسنجانی مال مردم